هم‌میهنانم،

چهل و سه سال از روزی که جهل و تاریکی بر ایران ما حاکم شد، و تبهکاران و جنایتکاران بر جان و مال و زندگی ایرانیان، مسلط شدند، می‌گذرد. تا پیش از آن فاجعه، حکومتی سکولار و نرمال در کشور ما بر مسند امور بود که برای رفاه و امنیت و ترقی ملت خود و سرفرازی نام ایران تلاش می‌کرد و در مسیر اصلاح ایرادها و بهبود امور، قدم برمی‌داشت. کشور ما حافظ ثبات و امنیت منطقه و دارای احترام و اعتبار جهانی بود؛ در شمار سریع‌ترین رشدها در میان اقتصادهای در حال توسعه و توسعه‌یافته جهان قرار داشت؛ آزادی‌های فردی و اجتماعی روزبه‌روز بیشتر می‌شد و قانون، حافظ حقوق و امنیت زنان و دختران ایران بود.

امروز، با گذشت بیش از چهار دهه از عمر رژیمی که بنیانگذار شیادش، اقتصاد را مال خر می‌دانست و می‌خواست بانک‌ها را مسجد کند، بانک‌ها تبدیل به کانون‌های دزدی و فساد شده‌اند، و مساجد از نمازگزار خالی است. صندوق‌های بازنشستگی یکی پس از دیگری ورشکسته می‌شوند و سفره‌های خالی بازنشستگان در خیابان‌ها پهن است. از معلم و کارگر و کشاورز تا شاعر و نویسنده و پژوهشگر، و صدها جوان معترض، با جسمی رنجور در زندانها از حقوق ابتدایی محرومند و بعضا برای احقاق حق‌‌شان، چاره‌ای جز مایه گذاشتن از جان، و اعتصاب غذا ندارند. کشور ما شوربختانه به بزرگترین حامی و صادرکننده تروریسم در جهان، و عامل اصلی ویرانی و بی‌ثباتی در منطقه تبدیل شده است. آن هم در حالی که پیر و جوانِ مردم ایران، تا کمر در زباله خم می‌شوند، و شب‌های سرد زمستان را در اتوبوس می‌گذرانند. زنان سرزمینم نه تنها امنیت ندارند بلکه سیاهه‌ای از ارتجاع که نامش را قانون گذاشته‌اند، آنان را در مقابل خشونت‌های عریان نامردمان، بی‌پناه ساخته است.

کشور ما وابسته‌ی چین و روسیه شده و نمایندگان جنایتکار و بی‌سواد رژیم همچون گماشته به مسکو و پکن احضار می‌شوند تا به تحقیر‌آمیزترین شکل، اوامر خارجی را دریافت کنند. و رژیمی که مفهوم استقلال را نیز چون بسیاری مفاهیم دیگر از معنا تهی کرده، امروز به قراردادهای ننگین استعماری با چین و روسیه می‌بالد. احیای قرارداد هسته‌ای نیز در راستای اهداف ایران‌ستیزانه سرکردگان این رژیم است. تبهکاران، تروریستها و غارتگران از هم‌اکنون نقشه کشیده‌اند تا میلیاردها دلار دیگر از ثروت ملت ایران را هم‌چون غنیمت بین خود تقسیم کنند و بخشی از آن را نیز خرج ایجاد بحران و آشوب بیشتر در منطقه‌ نمایند.

آری هم‌میهنان!

بار کج به مقصد نمی‌رسد. بنایی که خشت اولش را کج نهادند، آن‌چنان کج بالا رفته که اکنون در آستانه ریزش است، و با لرزشی بزرگ از صدای حرکت میلیون‌ها زحمتکش و پابرهنه، و غرش حنجره‌های مظلومان و محرومان فرو می‌ریزد.

امروز نداهایی از قلب ایران، از دل آن سرزمین تاریخی اما اکنون نحیف و خسته، برمی‌خیزد که دل عاشقان میهن را در چهارگوشه جهان قرص و گرم می‌سازد. فریادهای حق‌طلبانه نسلی که می‌خواهد اشتباهاتش را جبران کند، در کنار مهین‌پرستی آزادی‌خواهانه‌ جوانان و نوجوانانی که در دی‌۹۶ و آبان۹۸، و اعتراضات ۱۴۰۰ در خوزستان و اصفهان، به همه ما درس دلاوری و ازخودگذشتگی دادند، نویدبخش آینده‌ای روشن است؛ و بشارت‌دهنده ساخت بنایی نو و پایدار و برآمده از خواست و اراده ملی بر خاکستر جمهوری اسلامی.

هم‌میهنان شریف من!

رفاه و عزت و سعادت شما سال‌هاست که در اسارت ستم و بی‌عدالتی این رژیم انیرانی است. راه رهایی از این اسارت اما همان است که معلمان و بازنشستگان، کارگران و پرستاران، و دیگر کارمندان و مزدبگیران در خیابان‌های ایران به ما نشان داده‌اند: حق با همبستگی گرفتنی است!

بر ماست که بیش از پیش هم‌صدا و هم‌گام شویم؛ دست در دست هم بگذاریم؛ و امیدوار و مصمم، بساط ظلم را از کشورمان برچینیم. بر ماست که بی‌تفاوتی را کنار بگذاریم و به صدای مظلومان گوش بسپاریم؛ به صدای آنانی که از درون زندانها ما را به همبستگی و اتحاد فرا می‌خوانند. به صدای آنانی که جان‌شان را دادند تا ایران آزاد شود؛ تا پرچم ملی ایران دوباره در جای‌جای میهن‌مان برافراشته شود.

پاینده ایران،

رضا پهلوی

درباره ی admin

مطلب پیشنهادی

مصاحبه شاهزاده رضا پهلوی

اگر واقعا می‌خواهیم از تشدید تنش جلوگیری کنیم باید به دنبال پایان این رژیم باشیم …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *